در خدمت پدر، رحمةالله علیه، نشسته بودم و همه شب دیده بر هم نبسته و مُصحف عزیز بر کنار گرفته و طایفه ای گرد ما خفته.« سعدی»
این خوش آوایی برخاسته از یکسانیِ دو یا چند واژه در حرف های پایانی است: نشسته و نبسته، گرفته و خفته. این واژه ها خود در پایان جمله ها جای گرفته اند. به هماهنگیِ پدیدآمده از این واژه ها در اصطلاح « سَجع» می گویند.
سجع در نثر، کمابیش برابر است با قافیه در شعر، و چنان که قافیه در پایان مصراع ها جای می گیرد، سجع نیز در پایان جمله ها و عبارت ها می نشیند.
زن متولد ماکو 3...برچسب : نویسنده : bgayagizi3a بازدید : 235